پيروزي انقلاب اسلامي در بهمن ماه سال 1357 در ايران ، تحولي عظيم و شگرف محسوب مي شود. وقوع اين رويداد منحصر به فرد ، در سال هاي پاياني قرن بيستم، بسياري از نظريه پردازان انقلاب را شگفت زده کرد. حال پس از گذشت سه دهه، هنوز هم بسياري از ابعاد اين انقلاب براي جهانيان و حتي مردم اين مرز و بوم ناشناخته مانده است. به طور کلي آثار اين حادثه تاريخي را مي توان به دو دسته تقسيم کرد:
الف - آثار تاريخي : که قسمت عمده آثار مربوط به انقلاب اسلامي را تشکيل مي دهد. خاطرات کارگزاران رژيم پهلوي و ماموران کشورهاي بيگانه ، در اين بخش قرار مي گيرد. اين آثار ارزش علمي ندارد، ولي دربردارنده مواد خام و اسنادي است که در تحليل انقلاب داراي فوايدي مي باشد .
ب آثار تحليلي: مطالعه رويداد مهم انقلاب اسلامي و مطالعه زواياي گوناگون آن ، در اين بخش مي گنجد. هر نويسنده بر اساس سابقه و پيش فرض هاي ذهني خود اين پديده را مورد ارزيابي قرار مي دهد.(متن در ادامه مطلب)
صدها نفر از جوانان 73 کشور جهان از جمله جوانان مصر، تونس، لیبی، لبنان،
یمن، بحرین و فلسطین صبح دوشنبه در فضایی صمیمانه و لبریز احساسات
اسلامی و انقلابی، با رهبر معظم انقلاب اسلامی دیدار کردند.
حضرت آیت الله خامنهای در این دیدار پس از سخنان نمایندگان جوانان
چندین کشور اسلامی منطقه، قیام ملتهای مسلمان بر ضد دیکتاتوریهای
وابسته را پدیدهای بسیار مبارک و بسیار مهم و مقدمه قیام علیه دیکتاتوری
جهانی شبکه فاسد و خبیث صهیونیستی و استکباری خواندند و تأکید کردند:در
آفاق روشن این حرکت مبارک، امت اسلامی، به حول و قوه الهی بار دیگر در اوج
عزت و استقلال و اقتدار قرار خواهد گرفت.
سخنان هنجار شکن و توهین آمیز عماد افروغ در برنامه پارک ملت نسبت به ولایت مطلقه فقیه باعث
تعجب بیش از پیش ولایت مداران گردید و بر همگان است تا با نشان دادن اعتراض خود به انحاء مختلف
مانع هتک حرمت های این چنینی در رسانه ملی نسبت به مقدس ترین پایه این انقلاب یعنی ولایت
فقیه شوند و نسبت به روشنگری در این رابطه اقدام فرمایند و انشاءالله در این سنگر ولایت را تنها نگذارند .
(متن خبر در ادامه مطلب)
به آنها توصیه، هشدار و تذکر میدهیم که این ناو به منطقه سابق خود در خلیج فارس برنگردد چرا که ما عادت نداریم تذکر را تکرار کنیم و فقط یک بار تذکر میدهیم.
صبح چهارشنبه انفجار مهیبی در مقابل دانشگاه علامه تهران رخ داد که طی آن دکتر مصطفی احمدی روشن دانشمند هسته ای به شهادت رسید.
جزئیات این حادثه تروریستی به شرح زیر است :
*شهید احمدی روشن از دانشمندان هسته ای متولد سال 1358 و استاد دانشگاه صنعتی شریف بوده که در سال 1382 از این دانشگاه فارغ التحصیل شده است.
*ساعت ۸:۳۰ صبح یک موتورسیکلت با چسباندن یک بمب مغناطیسی به یک دستگاه پژو ۴۰۵ در حوالی پل سیدخندان ابتدای خیابان گل نبی این خودرو را منفجر کرد.
(متن خبر در ادامه مطلب)
آنچه ما آن را تهاجم فرهنگى دشمن مىنامیم و پیوسته مردم هوشیار خود و بیش از همه جوانان را به مجاهدت در برابر آن فرا میخوانیم، همانا کوشش همه جانبهى دشمنان ما با استفاده از همهى ابزارهاى تبلیغى و خبرى و سیاسى و امنیتى براى برانگیختن همین دشمن درونى است.[1]
در بزرگداشت نهم دی جنبه های شعاری غلبه نکند.
به عمق شعارها که حرف اصلی ملت ایران بود، توجه شود.
دیدار اعضای ستاد بزرگداشت حماسه 9 دی با رهبر انقلاب.
(متن خبر در ادامه مطلب)
فرمانده نیروی هوا فضای سپاه پاسداران چگونگی کنترل هواپیمای پیشرفته جاسوسی سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا (CIA) بدست نیروهای مسلح ایران را تشریح کرد....(در ادامه مطلب)
نخستین ویژگی هواپیمای جاسوسی بدون سرنشین RQ170 که باعث شده در نوع خود منحصر بفرد باشد توانایی تقریبا مهارناپذیر رادارگریزی آن است.(در ادامه مطلب)
در حالی که ایران در حال جداسازي قطعات اين هواپیماهای بدون سرنشین رادار گریز باارزش مي باشد، شرکت لاکهید سعي دارد تا بر اين خسارت وارده سرپوش بگذارند.....(در ادامه مطلب)
شايد اين ديدگاه در نگاه اول، تعجب آور به نظر آيد و يا غيرقابل قبول تلقي شود ولي شواهدي در دست است كه نشان مي دهد مصاحبه مفصل و البته موهن و دم دستي روز شنبه آقاي جوانفكر با روزنامه زنجيره اي اعتماد - كه ايشان 3 سال قبل، آن را «غيرقابل اعتماد» معرفي كرده بود- مصرف بيروني داشته و سناريوي ديكته شده اي است كه اجراي مشترك آن برعهده «حلقه انحرافي» و «جريان فتنه» گذارده شده است. قضاوت با شما.(بر روی ادامه مطلب کلیک کنید)
به گزارش خبرنگار برنامه ریزی فضایی، پايگاه خبري نهرين نت امروز در خبري با اشاره به شهادت دومين جوان عربستاني شيعه طي 24 ساعت گذشته توسط نيروهاي امنيتي عربستان نوشت : به نظر مي رسد دسيسه و توطئه بسيار خطرناك كشتار و قتل شيعيان را وليعهد جديد اين كشور با همكاري دستگاه امنيتي در پيش گرفته است .
" علي الفلفل " يكي ديگر از جوانان منطقه شيعه نشين قطيف است كه نيروهاي امنيتي عربستان عصر روز گذشته با شليك مستقيم به سينه اش وي را به شهادت رساندند.
روز گذشته ساكنان قطيف در اعتراض به شهيدن شدن "ناصر المحيشي " به دست نيروهاي امنيتي عربستان كه عصر يكشنبه به ضرب گلوله نظاميان آل سعود به شهادت رسيد ، دست به تظاهرات زدند، نيروهاي امنيتي عربستاني نيز براي متفرق كردن مردم به سوي آنان تيراندازي كردند كه در پي آن علي الفلفل به شهادت رسيد .
همچنين علي المحيشي پدر جوان شهيد ناصر المحيشي گفت : پسرش با شليك چهار گلوله به پشتش به شهادت رسيد . وي در عين حال تاكيد كرد : من از خون پسرم نمي گذرم .
اين در حالي است كه پيكر " ناصر المحيشي" كه صدها تن از مردم القطيف منتظر تشييعش هستند ، هنوز به خانواده اش تحويل داده نشده است .
اهالي شهر قطيف در تظاهرات خود خواستار آزادي زندانيان سياسي ، اجراي اصلاحات سياسي و از بين بردن نژاد پرستي در عربستان شدند.
كارشناسان بر اين باورند كه " نايف بن عبدالعزيز " وليعهد جديد عربستان با اين اقدام خود يعني در پيش گرفتن دسيسه خطرناك شيعه كشي دوره جديدي را در كشتار و سركوبي شيعيان عربستان بدون در نظر گرفتن ضوابط و قوانين مربوط به حقوق بشر در پيش گرفته است .
پدرش ، بهاالدین ولدبن ولد نیز محمد نام داشته و سلطان العلما خوانده می شده است. وی در بلخ می زیسته و بی مال و مکنتی هم نبوده است . در میان مردم بلخ به ولد مشهور بوده است. بها ولد مردی خوش سخن بوده و مجلس می گفته و مردم بلخ به وی ارادت بسیار داشته اند.
۱ـ سلطان ولد.
۲ـ علاءالدین محمد.
همسر دوم مولانا که خاتون قونوی نام داشت. ۱۹ سال بعد از وفات مولانا زنده بود فرزندانی که از این زن داشت:
۱ـ مظفرالدین امیر عالم.
۲ـ ملک خاتون.
پدرش به سال ۶۲۸ در گذشت و جوان بیست و چهار ساله به خواهش مریدان یا بنا به وصیت پدر ، دنباله کار او را گرفت و به وعظ و ارشاد پرداخت. دیری نگذشت که سید برهان الدین محقق ترمذی به سال ۶۲۹ ه.ق به روم آمد و جلال الدین از تعالیم و ارشاد او برخوردار شد.
به تشویق همین برهان الدین یا خود به انگیزه درونی بود که برای تکمیل معلومات از قونیه به حلب رهسپار شد. اقامت او در حلب و دمشق روی هم از هفت سال نگذشت. پس از آن به قونیه باز گشت و به اشارت سید برهان الدین به ریاضت پرداخت.
پس از مرگ برهان الدین ، نزدیک ۵ سال به تدریس علوم دینی پرداخت و چنانچه نوشته اند تا ۴۰۰ شاگرد به حلقه درس او فراهم می آمدند.
تولد دیگر او در لحظه ای بود که با شمس تبریزی آشنا شد. مولانا درباره اش فرموده:” شمس تبریز ، تو را عشق شناسد نه خرد.” اما پرتو این خورشید در مولانا ما را از روایات مجعول تذکره نویسان و مریدان قصه باره بی نیاز می سازد. اگر تولد دوباره مولانا مرهون برخورد با شمس است ، جاودانگی نام شمس نیز حاصل ملاقات او با مولاناست. هر چند شمس از زمره وارستگانی بود که می گوید : گو نماند زمن این نام ، چه خواهد بودن؟
آنچه مسلم است شمس در بیست و هفتم جمادی الاخره سال ۶۴۲ ه.ق از قونیه بار سفر بسته و بدین سان ،در این بار ،حداکثر شانزده ماه با مولانا دمخور بوده است .
علت رفتن شمس از قونیه روشن نیست . این قدر هست که مردم جادوگر و ساحرش می دانستند و مریدان بر او تشنیع می زدند و اهل زمانه ملامتش می کردند و بدینگونه جانش در خطر بوده است .
باری آن غریب جهان معنی به دمشق پناه برد و مولانا را به درد فراق گرفتار ساخت .در شعر مولانا طوماری است به درازای ابد که نقش “تومرو”در آن تکرار شده است .
گویا تنها پس از یک ماه مولانا خبر یافت که شمس در دمشق است و نامه ها و پیامهای بسیاری برایش فرستاد . مریدان و یاران از ملال خاطر مولانا ناراحت بودند و از رفتاری که نسبت به شمس داشتند پشیمان و عذر خواه گشتند . پس مولانا فرزند خود،سلطان ولد،را به جستجوی شمس به دمشق فرستاد . شمس پس از حدود پانزده ماه که در آنجا بود پذیرفت و روانه قونیه شد .اما این بار نیز با جهل و تعصب عوام روبرو شد و ناگزیر به سال ۶۴۵ از قونیه غایب گردید و دانسته نبود که به کجا رفت.
مولانا پس از جستجوی بسیار،سر به شیدایی بر آورد.انبوهی از شعرهای دیوان در حقیقت گزارش همین روزها و لحظات شیدایی است .
پس از غیبت شمس تبریزی ، شورمایه جان مولانا دیدار صلاح الدین زرکوب بوده است. وی مردی بود عامی ، ساده دل و پاکجان که قفل را “قلف” و مبتلا را ” مفتلا” می گفت. توجه مولانا به او چندان بود که آتش حسد را در دل بسیاری از پیرامونیان مولانا بر افروخت . بیش از۷۰غزل از غزل های مولانا به نام صلاح الدین زیور گرفته و این از درجه دلبستگی مولانا به وی خبر می دهد . این شیفتگی ده سال یعنی تا پایان عمر صلاح الدین دوام یافت.
روح ناآرام مولاما همچنان در جستجوی مضراب تازه ای بود و آن با جاذبه حسام الدین به حاصل آمد. حسام الدین از خاندانی اهل فتوت بود. وی در حیات صلاح الدین از ارادتمندان مولانا شد . پس از مرگ صلاح الدین سرود مایه جان مولانا و انگیزه پیدایش اثر عظیم او، مثنوی معنوی ، یکی از بزرگ ترین آثار ذوقی و اندیشه بشری ، را حاصل لحظه هایی از همین هم صحبتی می توان شمرد.
روز یکشنبه پنجم جمادی الآخره سال ۶۷۲ ه.ق هنگام غروب آفتاب ، مولانا بدرود زندگی گفت. مرگش بر اثر بیماری ناگهانی بود که طبیبان از علاجش درمانده بودند. خردو کلان مردم قونیه در تشییع جنازه او حاضر بودند. مسیحیان و یهودیان نیز در سوگ او زاری و شیون داشتند.
مولانا در مقبره خانوادگی خفته است و جمع بسیاری از افراد خاندانش از جمله پدرش در آنجا مدفون اند.
چون دود از حد بگذرد در خانه ننماید ضیا
گر دود را کمتر کنی از نور شعله برخوری
از نور تو روشن شود هم این سرا هم آن سرا
(کلیات شمس، ۱/۳۰۹ و ۳۰۸)
که ارزش روح و جان را به وجود و تعلقات مادی برتری شعله بر دود تشبیه کرده است و یا گفته است.
جانی چو سیلابی روان، تا ساحل دریای جان
از آشنایان منقطع، با بجر گشته آشنا
سیلی روان اندر وله سیلی دگر گم کرده ره
الحمد لله گوید آن، وین آه و لاحول و لا
(همان، ۱/۹۰ و ۸۹)
که حرکت به سوی معشوق و وصال جانها را به اصل خود، به سیلابهایی که به دریا میریزند تشبیه کرده است. از این رو میتوان گفت که اثر شگفتانگیز مولوی، چه از جهت خصوصیات صوری و چه از جهت عمق معنا و مفهوم در قله ادبیات ایران قرار دارد.
توضیح: استریوتایپ در زبان انگلیسی از صفحات حروف چینی و چاپ نشریات که در عصر پیش از رایانه ها رواج داشت، ریشه
می گیرد. معنای مجازی آن را می توان این طور تعبیر کرد که نوعی پیش فرض ذهنی و فرهنگی است. چیزی که عمدتن با واقعیت تطبیق نمی کند. استریوتایپ ها بزرگ ترین عامل تعصب، قشری گری و خود بزرگ بینی و سد و دیوارهایی بلند در برابر پذیرش واقعیت ها هستند. بین انسان ها تفرقه و جدایی خلق می کنند. سبب اصلی نژاد پرستی و نفاق های دینی، زبانی، قومی، سیاسی و اجتماعی اند. پیام زیربا دیدی خوش بینانه - وشاید هم آرزومندانه - در مذمت این پدیده ی منفی تهیه شده است.
در کشور خودمان ، شمالی ها، آذری ها، یزدی ها، اصفهانی ها، جنوبی ها و ... هر یک قربانی تصویری هستند که از آنها و از مردم شهرشان ساخته شده و بر همین اساس مورد قضاوت قرار میگیرند.
به مناسبت موفقیت تیم ملی وزنهبرداری جمهوری اسلامی ایران در رقابتهای قهرمانی جهان در فرانسه، حضرت آیتالله خامنهای در پیامی از کاروان اعزامی کشورمان به این مسابقات قدردانی کردند.
به گزارش برنامه ریزی فضایی ، متن پیام به این شرح است..
بسم الله الرحمن الرحیم
کاروان اعزامی به مسابقات وزنهبرداری قهرمانی جهان
سلام علیکم
از شما جوانان و مدالآوران غیور به ویژه آقایان بهداد سلیمی و کیانوش رستمی که با موفقیت خود در این دوره از مسابقات جهانی، دل ملت عزیز ایران را شاد کردهاید تشکر میکنم. (سیدعلی خامنهای 22 آبانماه )
دير جنبيديم !
خاطره ای از سردار شهید حاج خداکرم
يكي از همكارانمان كه درجة بالاي نظامي هم نداشت ، سخت مريض شده بود .
به سردار گفتم : فلاني وضعيت مناسبي ندارد و آنگونه كه از قرائن پيداست ، احتمالاً ماندني نيست .
سردار، در خود فرو رفت و گفت : مدتي است كه مي خواهم براي خانواده هاي نيرو فكري بكنم ؛ ولي مشكلات ، امانم نمي دهد .
اما به يك چنين قضايايي كه مي رسيد ، باز هم از خودش گله مي كرد .
به هر حال ، آن روز به خانة همكارمان رفتيم . بايد سردار را آن جا مي ديديد.
اين مرد عرق كرده بود ، زير و رو شد ه بود . ظاهراً خودش را نباخت .
بگو و بخند مي كرد و اميدواري و دلداري مي داد ؛
از درس و مشقشان پرسيد . با آن ها بازي كرد و ... .
وقتي از خانه بيرون آمديم ، زد زير گريه و گفت : غافل مي شويم !
جواب خدمتگزار ملت را اين گونه مي دهيم . اين ستم است . خدا مرا ببخشد .
گاهي اوقات فكر مي كنم كه دارم كاري مي كنم ؛ ولي مي بينم از مشكلات عقبم . چند روز بعد همكارمان فوت كرد .
خبرش به سردار رسيد . از همانجا آستين همت را بالا زد و تمام كارها را شخصاً به انجام رساند ؛ مراسم گرفت ، پول جمع كرد و براي بازمانده ها خانه ساخت . روز چهلم آن بندة خدا ، در خانة جديدش حضور يافتيم . حاجي به گونه اي حرف زد كه دلمان برايش سوخت . او گفت : اي كاش خودش هم بود . دير جنبيديم بابا ! خيلي دير!
فرياد سردار !
(خاطره ای از سردار شهید حاج خداكرم)
دو سال فرمانده ناحيه انتظامي قم بود . يك روز زني آمد توي ستاد . گريان و نالان ؛ درمانده بود ، بي شوهر ، با چند بچه قد و نيم قد . خودش نان آورخانه بود . توي محله هاي كوچك قم مستأجر بود . خودش را رساند به سردار . قيافه غمگين آدم كافي بود تا سردار را زير و رو كند . آن زن گريه هم مي كرد . خون افتاده بود توي چشم هاي حاج خداكرم .
موضوع را پرسيد . بيچاره گفت : همسايه اي دارم كه منو زده . پرسيد: مرد بود ؟
سر دعواهاي بين بچه ها و نمي دانم غيض و غرض الكي .
رفتم پاسگاه و شكايت كردم ؛ ولي كسي به دادم نمي رسد .
يارو هم جري شده و بدتر مي كند . مانده ام بي ياور.
ترس ورم داشته و روزگارم را از اين بدتر كرده . سردار بلند شد . من شاهد بودم .
پيش خودم گفتم اگر الان دستش به رئيس پاسگاه فلان برسد ،... . گفت : عرب ! فلاني را پيدا كن .
تلفن زدم و وصل كردم به دفتر سردار . ديدم داد و هوار است كه سر طرف مي زند .
مي گفت : زمين بايد پيش پاي اين زن دهان بازكند و حاج خداكرم را ببلعد. خاك بر سر امثال من كه نتواند حق يك خانواده تنها را بگيرد . چه كردي تا حالا ؟
بالاخره سريع پيگيري كردند و قضيه حل شد . وقتي مشكلي براي مردم شهر پيش مي آمد ، آرامش نيرو به حد صفر مي رسيد تا اين كه سردار به چشم خود مي ديد كه آرامش به مردم برگشته .
در اين صورت نيرو مي توانست استراحت كند .
چند خاطره از عظمت سردار شهید حاج خداکرم
شايد ماه ديگر نباشم
در ماه آخر كه به سراغش رفته بود ، بيست هزار تومان به او داده وگفته بود : شايد ماه ديگر نباشم . اين قضيه را بعد از شهادتش شنيدم و آن مرد براي هر كس تعريف مي كرد .
او آماده شده بود تا...
در طي آن سه روز كه در سمينار بود ، با آن همه خستگي كه داشت ، به تمام فاميل و اعضاي بسيج محل سركشي كرد و از آنها حلاليت خواست .
به يكي از بچه ها گفت : من خواب پدر و برادر شهيدم را ديده ام و پيغام داده اند كه به زودي پيش آنها خواهم رفت .
وقتي هم كه به زاهدان مي رفت ، روي پاهاي مادرش افتاد و حلاليت طلبيد . همان شب كه به زاهدان رسيد ، دخترش خواب شهادت بابا را ديد .
كم تر از سه دقيقه
همين طور هم شد . وقتي تير گرينوف به پيشاني سردار نشست ، كمتر از سه دقيقه ، روحش پرواز كرد .
بايد بروم ...
(خاطره ای از سردار شهید حاج خداكرم)
فخرالسادات ، مي خواهم برگردم جبهه .
دومين بچه را باردار بودم . گفتم : دو تا ابراهيم تنها گذاشته و دو تا هم تو مي گذاري . چرا مي خواهي اين كار را بكني ؟ تو مريضي .
مدتي رفتي . بگذار يه مدت هم ديگران بروند . گفت : هركسي براي خودش مي رود . من با خون شهيدان پيمان بسته ام . اگر بنشينم ، مي گويند برادرش شهيد شده و خودش نشسته كُنج خانه .
گفتم : همين جا فعاليت كن . اگر جلویت را بگيرم ، هرچه دلت بخواهد ، به من بگو . گفت : بايد بروم .
زدم زير گريه . رفت فاميلش را آورد : خاله اش ، عمه اش ، زن عمويش . گفت : به اين خانم ما يه چيزي بگوييد . فكر مي كند كه همين الان شهيد مي شوم ...
آنها طرف من را گرفتند . جواد گفت : پس جنگ را چه كسي اداره كند؟ ما كه مي خواهيم ور دل زنمان بنشينيم . گفتند : برادر زاده هايت را نمي بيني ؟ .....
جواد پدرش را خواست و وصيتنامه قبلي را از اوگرفت و وصيت نامه تازه اش را به او داد . نوشته بود: از مال دنيا چيزي ندارم . اگر شهيد شوم ،از شما مي خواهم كه به راه من برويد . مبادا ساكت بنشينيد و دشمن را در خانه تان تحمل كنيد .
اين بار از همه خداحافظي كرد و ساكي برداشت و روانه شد .
غم برادرش توي چهره اش ديده مي شد . مريض حال و رنجور بود . لاغر و تكيده شده بود . با اين حال خيلي عجله داشت . مثل آدمي كه سالها ازخانه اش دور مانده باشد .
گاهي فكر مي كردم كه اصلاً ما را نمي بيند . بچه اش را مي بوسيد و فوري رو بر مي گرداند و از حياط مي دويد و پشت سرش را هم نگاه نمي كرد .
مي گفتم : ما را بي خبر نگذار . جواب نمي داد . مي دانستم كه نه تلفن مي زند و نه نامه مي نويسد . بايد چشم انتظاري مي كشيديم تا دوستانش برگردند .
از آنها مي پرسيديم : از جواد خبري داريد ؟ مي گفتند : حالش خوب است . اين چشم به در كوچه خشك مي شد تا پيدايش مي شد .
سرلشكر خلبان عباس بابايي
تولد : 14 آذر 1329 قزوين
تحصيلات : فارغ التحصيل دانشكده خلباني از آمريكا
مسئوليت : فرماندهي معاونت عمليات نيروي هوايي ارتش
شهادت : 15 مرداد 1366 مطابق با عيد قربا ن 1407 هـ . ق - آسمان منطقة عملياتي سردشت
گلزار : قزوين امام زاده حسين (ع)
در مسير زندگي
پزشكي يا پرواز
مافوق صوت تا ماوراء
سردار جواد حاج خداكرم
تولد : 11 آذر 1334 تهرا ن
تحصيلات : ليسانس علوم نظامي
مسئوليت : فرماندة ناحيه انتظامي سيستان و بلوچستان
شهادت : 25 آبان ماه 1376 زابل
بهانة پرواز : درگيري با اشرار و قاچاقچيان مواد مخدر
مزار : تهران بهشت زهرا (س)
در مسير زندگي
از كوچه هاي جنوب شهر تا ميدان مبارزه
شاهدي در كنارِ شهيد
تا شهادت...
وقتي كه پزشك مسيحي هم گريه مي كند
وقتي سيد محمد براي معالجة زخم هاي شيميايي در لندن به سر مي برد ، شب ها در گوشه اي از بيمارستان به مناجات و توسل و دعا مشغول مي شد .
يك بار پزشكش به طور تصادفي متوجه حالات او شد و سخت تحت تأثير نيايش هاي او قرار گرفت .
با اين كه هم مسلك و هم زبان با سيد محمد نبود ، ولي از سيد خواهش كرد كه به او اجازه بدهد بعضي از شب ها كه سيد در حال راز و نياز است او هم در كنارش باشد .
از آن به بعد ، بعضي شب ها اين پزشك مسيحي به كنار سيد مي آمد . سيد ، مناجات مي خواند و او هم گريه مي كرد .
سيد را همه دوست داشتند
پزشكان و پرستاران سيد محمد ، بيش تر از آن كه براي معالجة سيد به اتاقش بروند، براي همنشيني با او به اتاقش مي آمدند .
گاهي اوقات هم يادشان مي رفت كه به چه بهانه اي پيش او آمده اند . آن ها ، مجذوب اخلاق و روحية مقاوم سيد محمد شده بودند .
آخر، زير فشار شيمي درماني ، آن همه روحيه و سرزندگي ، براي آنها عجيب بود .
وقتي پزشكان و پرستاران دور سيد حلقه مي زدند ، او هم كم نمي گذاشت ؛ از هر دري برايشان سخني مي گفت ؛ بدون آن كه شكوه و شكايتي كند .
حاجي داشت حرف مي زد و سبزي پلو را با تن ماهي قاطي مي كرد.
هنوز قاشق اول را نخورده ، رو به عباديان كرد و پرسيد : عبادي ! بچه ها شام چي داشتن؟ همينو. واقعاً ؟ جون حاجي ؟
حاجي قاشق را برگرداند . غذا در گلويم گير كرد .
حاجي جون به خدا فردا ظهر بهشون مي ديم .
حاجي همين طور كه كنار مي كشيد گفت : به خدا منم فردا ظهر مي خورم .
وقتي به خانه مي آمد ، من ديگر حق نداشتم كار كنم .
بچه را عوض مي كرد ، شير برايش درست مي كرد . سفره را مي انداخت و جمع مي كرد ، پابه پاي من مي نشست ، لباس ها را مي شست ، پهن مي كرد ، خشك مي كرد و جمع مي كرد .
آن قدر محبت به پاي زندگي مي ريخت كه هميشه به او مي گفتم : درسته كه كم مي آيي خانه ؛ ولي من تا محبت هاي تو را جمع كنم ، براي يك ماه ديگر وقت دارم .
نگاهم مي كرد و مي گفت : تو بيش تر از اين ها به گردن من حق داري .
يك بار هم گفت : من زودتر از جنگ تمام مي شوم وگرنه ، بعد از جنگ به تو نشان مي دادم تمام اين روزها را چه طور جبران مي كردم.
آخرين عمليات جنگ در محور جنوبي نبرد
پس از تقويت دوباره ارتش عراق توسط حاميان غربي صدام و هزينههايي كه كشورهاي عربي خليج فارس، صرف حمايت از رژيم عراق در رويارويي با ايران ميكردند، قواي مسلح اين كشور دست به تهاجماتي قابل توجه در محورهاي جنوبي جنگ زدند.
در حالي كه ايران آماده ميشد تا قطعنامه598 سازمان ملل را به عنوان معاهدهاي براي پايان جنگ92 ماهه تحميلي بپذيرد، نيروهاي دشمن با پيشروي در خطوط ايران و حتي اشغال برخي مناطق، وضعيت فوقالعادهاي را به وجود آوردند.
اين در حالي بود كه بسيج عمومي مردم براي تهاجمات مجدد ارتش صدام در حد بالايي بود و ميبايست امتيازاتي را كه رژيم عراق قصد داشت با قبول حالت نه صلح، نه جنگ از ايران بگيرد، پس گرفته ميشد.
بنابراين سياست و اين تاكتيك، عمليات «بيتالمقدس7»- كه يك عمليات ويژه در نوع خود بود- به منظور پس زدن دشمن از اين سوي خطوط بينالمللي در منطقه عمومي «شلمچه» خرمشهر و در نخستين ساعات بامداد23 خردادماه1367 با رمز «يا اباعبدالله(ع)» آغاز شد.
رزمندگان اسلام در قالب چندين گردان بسيجي با فرماندهي نيروي زميني سپاه پاسداران انقلاب اسلامي، توانستند شماري از يگانهاي ويژه و آماده دشمن را متلاشي نمايند و علاوه بركشته و زخمي و اسير نمودن20400 تن از نيروهاي دشمن، يك فروند هواپيما را ساقط و60 دستگاه تانك و نفربر زرهي،40 قبضه توپ،200 دستگاه خودروي نظامي و چندين زاغه مهمات دشمن را منهدم سازند و شمار بالايي از تجهيزات و ادوات نظامي، چند قبضه توپ و تعدادي زاغه بزرگ مهمات دشمن را به غنيمت خود درآورند.
خلاصه گزارش عملیات :
نام عمليات: بيت المقدس7
زمان اجرا: 23/3/1367
تلفات دشمن (كشته، زخمي و اسير) : 20400
رمز عمليات: يا ابا عبدالله الحسين(ع)
مكان اجرا: منطقه عمومي شلمچه در شمال شرقي خرمشهر - محور جنوبي جنگ
ارگانهاي عملكننده: نيروي زميني سپاه پاسداران انقلاب اسلامي
اهداف عمليات: پس زدن دشمن از خاك ايران و مقابله با ترفند تجاوزات دوباره ارتش عراق
هنگامی که شهر «فاو» سقوط کرد، وضعیت موشک باران تهران و شهرهای ایران از سوی دشمن فروکش کرده بود.
پس از گذشت یک ماه از این بحران، عملیات «بیتالمقدس6» در محورهای کوهستانی و برفپوش شمال شهر «ماووت» کردستان عراق و مشخصاً بلندیهای «شیخ محمد»، «آسوس» و «استروک» صورت گرفت که به آزادی این بلندیهای مشرف بر سد و شهر «دوکان» عراق و در منطقهای به گستردگی 65 کیلومترمربع انجامید.
حمله نهایی نیروهای تحت امر سپاه پاسداران انقلاب اسلامی پس از ساعتها راهپیمایی، در روز27 اردیبهشت1367 با رمز «یا امیرالمومنین علیه السلام» آغاز شد. هدف، پیشروی و استقرار مناسب نیروها در شمال سلیمانیه، با تکمیل سلسله عملیاتهای انجام شده در ماووت عراق بود. با انجام موفقیتآمیز و کم تلفات این عملیات، تمامی اهداف مورد نظر تصرف و تأمین شد.
با تصرف نقاط مذکور، اتصال مناطق تحت نفوذ معارضان کرد عراق امکانپذیر شده و راه برای خروج آنان، که مدتی پیش تحت هجوم ارتش عراق واقع شده بودند، فراهم شد، اما بر اثر تغییر اوضاع جنگ در جنوب، امکان بهرهبرداری بیشتری از این موفقیت ایجاد نشد. این عملیات، انهدام30 تا70 درصد لشکر4 پیاده دشمن، و کشته و زخمی شدن و اسارت2400 تن از قوای دشمن را در پی داشت.
در میان تجهیزات منهدم شده یک فروند چرخبال ارتش عراق نیز به چشم میخورد.
خلاصه گزارش عملیات :
نام عملیات: بیت المقدس6
زمان اجرا : 27/2/1367
تلفات دشمن :2400 (کشته، زخمی و اسیر)
رمز عملیات: یا امیرالمؤمنین(ع)
مکان اجرا: شمال شهر ماووت کردستان عراق و بلندیهای شیخ محمد، آسوس و استروک
ارگانهای عملکننده: نیروی زمینی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی
اهداف عملیات: پیشروی و استقرار مناسب نیروها در شمال منطقه سلیمانیه عراق و تکمیل عملیات انجام شده در منطقه عملیاتی ماووت و امکان خروج معارضان کرد عراق از مناطق تحت هجوم ارتش عراق
حملهاي غافلگيرانه به پشت خطوط دشمن
عمليات ظفر6 در 5 اسفند ماه 1366 با هدف آزادسازي بلنديهاي منطقه عمومي «سنگاو» در شرق استان «كركوك» كردستان عراق در عمق جبهه شمالي دشمن و در اوج سرما و برف زمستان كوهستان به انجام رسيد. طي اين حمله غافلگيرانه تعدادي از بلنديهاي مهم و تأسيسات كاربردي از دست دشمن بيرون آمد كه عبارت بود از:
- بلنديهاي «گردهناصر»، «گردهمقبره»، «گردهسو»، «گردهقالي» و بلندي606
- پل مهم شهر «باصره» و چندين روستاي منطقه.
همچنين رزمندگان اسلام بر راههاي ارتباطي و مهم شهرهاي سنگاو- چمچال- كركوك وسنگاو- قادركرم - قرهداغ- سليمانيه و همچنين راه فرعي سنگاو دربنديخان مسلط شدند.
علاوه بر آن، پادگان گردان مستقل پياده مكانيزه از سپاه يكم، پادگان محل استقرار گردان135 و گردان25 خفيه و14 پايگاه دشمن در منطقه منهدم و تعداد570 نفر از قواي بعثي عراق كشته و زخمي شده و يا به اسارت رزمندگان در آمدند.
در پي اين پيروزيها، شماري از تجهيزات ارتش دشمن به این شرح منهدم گرديد: 6دستگاه تانك و نفربر. 2قبضه توپ ضدهوايي. 8قبضه خمپاره انداز82 ميليمتري. چندين قبضه تيربار.دهها انبار مهمات.
عمليات ظفر6 با به غنيمت گرفتن2 دستگاه نفربر زرهي ،60 دستگاه انواع بيسيم، چندين قبضه خمپاره انداز و شماري سلاح انفرادي ازدشمن به پايان رسيد.
اين عمليات را قرارگاه «رمضان» نيروي زميني سپاه پاسداران طراحي و با همكاري معارضان كرد عراق به اجرا گذاشت.
خلاصه گزارش عملیات :
نام عمليات: ظفر 6 (نامنظم)
زمان اجرا: 5/12/1366
تلفات دشمن (كشته، زخمي و اسير) : 570
مكان اجرا: منطقه عمومي سنگاو در شرق استان كركوك عراق - عمق جبهه شمالي دشمن
ارگانهاي عملكننده: قرارگاه رمضان نيروي زميني سپاه پاسداران انقلاب اسلامي و معارضان كرد عراق
اهداف عمليات: آزادسازي بلنديهاي منطقه سنگاو و انهدام توان رزمي دشمن
آزادي شهر «كاني ماسي» در منطقه عمومی کردستان عراق
يكي ديگر از عملياتهاي نامنظم در سال1366 كه توسط نيروي زميني سپاه پاسداران انقلاب اسلامي و با هدايت و فرماندهي قرارگاه «رمضان» و همكاري معارضان كرد عراقي به اجرا درآمد، عمليات «ظفر1» در منطقه عملياتي استان «دهوك» و استان «سليمانيه» كردستان عراق بود. اين عمليات در روز27 شهريور ماه1366 در گسترهاي به وسعت30 كيلومتر مربع و در عمق200 كيلومتري خاك عراق انجام شد.
نيروهاي خودي ضمن انهدام مراكز نظامي دشمن، شهر «كاني ماسي» از توابع فرمانداري «عماديه» را آزاد كرده و60 پايگاه حفاظتي دشمن در اطراف اين شهر و محور ارتباطي «باتوفه» و «زاخو» را از ميان بردند. همچنين مراكز گردان مستقر در منطقه از تيپ «بيگاره» ارتش دشمن، پايگاههاي حفاظتي دشمن در منطقه «گيله زرده» سليمانيه و مقر گردان19 خفيفه متلاشي شده و دهها دستگاه تانك و نفربر، شماري خودرو، انواع سلاح سبك و نيمه سنگين و چندين انبار مهمات نابود گرديد. شمار كشته، زخمي و اسراي دشمن در اين عمليات1500 نفر گزارش شده است.
خلاصه گزارش عملیات :
نام عمليات: ظفر 1 (نامنظم)
زمان اجرا: 27/6/1366
تلفات دشمن (كشته، زخمي و اسير) : 1500
مكان اجرا: منطقه عملياتي دهوك در استان سليمانيه عراق - محور شمالي جنگ
ارگانهاي عملكننده: رزمندگان قرارگاه برون مرزي رمضان و معارضان كرد عراق
اهداف عمليات: انهدام مراكز نظامي دشمن در شهر كانيماسي از توابع فرمانداري عماديه عراق
يكپيروزي ديگر بامشاركت معارضان كرد عراقي
عمليات «فتح10» نيز مانند ساير سلسله عملياتهاي فتح در عمق جبهه شمالي دشمن و مشخصاً در محور شمال شرقي استان كردنشين «اربيل عراق»، با مشاركت معارضان كرد عراقي به اجرا درآمد.
نيروهاي خودي در شامگاه13 شهريورماه 1366 ، با رمز «يا اباعبدالله الحسين(ع)» ، بطور نامنظم و با حملهاي محدود، مواضع خودي را به قصد انهدام نيروهاي دشمن بر بلنديهاي منطقه ترك كردند.
آنها با رعايت اصل استتار و غافلگيري ،همزمان با اعلام رمز عمليات به نابودي 36 پايگاه حفاظتي و مقر فرماندهي گردان «خفيفه» در بلنديهاي منطقه پرداختند.
همچنين قواي ايراني و معارضين عراقي توانستند 15 دستگاه خودروي نظامي،3 قبضه توپ ضدهوايي،3 زاغه مهمات،4 دستگاه خودروي مهندسي و چندين قضبه انواع سلاحهاي نيمه سنگين دشمن را نابود نمايند.
در اين عمليات دهها دستگاه خودرو، دهها قبضه سلاح انفرادي، مقداري مهمات و چند قبضه توپ ضدهوايي دشمن توسط رزمندگان اسلام به غنيمت گرفته شد.
همچنين تعداد500 نفر از نيروهاي دشمن كشته و زخمي شدند و دهها نفر به اسارت درآمدند
خلاصه گزارش عملیات :
نام عمليات: فتح 10 (نامنظم)
زمان اجرا: 13/6/1366
تلفات دشمن (كشته، زخمي و اسير) : 500
رمز عمليات: يا اباعبدالله الحسين
مكان اجرا: محور شمال شرقي استان اربيل عراق - محور شمالي جنگ
ارگانهاي عملكننده: رزمندگان سپاه پاسداران انقلاب اسلامي و افراد معارض كرد عراق
اهداف عمليات: انهدام نيروي دشمن بر بلنديهاي منطقه
هجوم به مراکز و تاسیسات نظامی دشمن
در روز27 خرداد ماه 1366 زمانی که جنگ در جبهههای جنوب دچار سکون و عدم تهاجم جدی و گسترده از سوی طرفین نبرد به مواضع یکدیگر شده بود، از سوی نیروی زمینی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی یک عملیات محدود و نامنظم در محور شمالی جنگ ترتیب داده شد. نیروهای تحت امر قرارگاه برون مرزی «رمضان» با کمک معارضان کرد عراق هجوم را آغاز کردند.
این عملیات با هدف انهدام مراکز و تاسیسات نظامی دشمن در منطقه عمومی شمال استان «اربیل» عراق هنگام شب و با رمز «یازهرا(سلام الله علیها)» آغاز شد.
رزمندگان عملکننده در عملیات نامنظم «فتح6» با یورش به پایگاههای مهم دشمن در بلندیهای «کورت قلندر» و «سلیمخان» در شمال شهر و منطقه «دیانا»ی عراق، ضمن انهدام این پایگاهها، مراکز نظامی شهر «مرگهسور» و پل مواصلاتی آن محور را از بین برده و طی آن دو گردان جیشالشعبی (یا میلیشیای صدام) و 16 خودروی نظامی ارتش عراق منهدم شد.
دشمن در این عملیات930 تن کشته و زخمی و اسیر بر جای گذاشت.
خلاصه گزارش عملیات :
نام عملیات: فتح 6 (نفوذی - انهدامی)
زمان اجرا: 27/3/1366
تلفات دشمن (کشته، زخمی و اسیر):930
رمز عملیات: یا زهرا(سلام الله علیها)
مکان اجرا: منطقه عمومی شمال استان اربیل عراق - عقبه دشمن در محور شمالی جنگ
ارگانهای عملکننده: رزمندگان معارض کردستان عراق و نیروهای قرارگاه برون مرزی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی
اهداف عملیات: هجوم به مراکز و تأسیسات نظامی دشمن و ضربه به پایگاههای دشمن
حماسه مجاهدين عراقي در هور الهويزه
كار مجاهدين عراقي در جريان عمليات قدس 5 به آزادسازي بخشي از درياچه «امالنعاج» عراق در منطقه «هورالهويزه» منتهي شد و سپس عمليات «عاشوراي4» در وسعتي به ميزان110 كيلومترمربع براي آزادسازي كامل اين درياچه با همان تركيب نيروهاي عمل كننده در عمليات پيشين به اجرا درآمد.
نيروهاي تيپ9 بدر ساعت2 بامداد30 مهرماه1364 اين حمله را آغاز كردند. پناهنده شدن دو تن از نيروهاي ارتش عراق و ارائه اطلاعات مناسب پيرامون اين منطقه در روند عمليات عاشوراي4 مؤثر واقع شد.
زمان حمله يك روز پيش از ميلاد حضرت امام موسيكاظم(ع) بود و به همين مناسبت رمز عمليات «يا موسيالكاظم(ع)» تعيين شد. نيروها در غرب درياچه به لحاظ استفاده از اصل غافلگيري و پشتيباني موثر توپخانه، به راحتي به اهداف خود رسيدند و بدين وسيله15 كمين دشمن كه از نيروهاي «فرسان الهور» به معني نيروهاي اطلاعاتي هور بودند، سقوط كرده و پيشروي تا سقوط كامل درياچه ادامه يافت.
دشمن پاتك خود را در صبح روز نخست عمليات، آغاز كرد، اما با اتخاذ تدابير خونسردي و صبر، نيروهاي مجاهد عراقي كه در ميان نيزارها كمين كرده بودند، پس از نزديك شدن دشمن، به آنها حملهور شده و پاتك آنان را خنثي كردند. پاتك دوم نيز در ساعت14 همان روز با پشتيباني توپخانه و حمايت هواپيماهاي «پي.سي7.» آغاز شد.
اين پاتك نيز به همان صورت نخست پاسخ داده شد و در نتيجه نيروهاي بعثي با شماري كشته و زخمي و اسير و با به جاي گذاشتن8 فروند قايق خود عقب نشستند، اما در اين تعقيب و گريز يك فرمانده از مجاهدان عراقي به نام «ابوالخير» به شهادت رسيد.
در روز دوم عمليات، دشمن براي باز پس گرفتن درياچه امالنعاج 3 بار متوالي اقدام به پاتك نمود، كه در هر سه بار با رعايت اصل استتار و غافلگيري از سوي مجاهدين عراقي و مقاومت آنها رو به رو شدند و با دادن تلفات و خسارات فراوان از معركه نبرد گريختند.
اين عمليات كه رسيدن به همه اهداف معين شده را در پي داشت، به آزادسازي 110 كيلومتر مربع از منطقه هور الهويزه عراق،64 پايگاه،7 آبراه در غرب درياچه و تصرف سه پاسگاه و3 كمين دشمن و همچنين27 فروند قايق و بلم،99 قبضه سلاح نيمهسنگين،10 قبضه ضد هوايي تك لول كاليب 5/14ميليمتري و4 قبضه خمپارهانداز82 و60 ميليمتري و تعداد زيادي دوشكا و آر.پي.جي از دشمن به غنيمت گرفته شد.
در طول اين عمليات25 پاسگاه، يك فروند هواپيماي پي.سي7 و 100 فروند قايق و بلم دشمن منهدم گرديد.
طي اين عمليات تعداد416 تن از نيروهاي دشمن كشته و زخمي شده يا به اسارت در آمدند.
نفوذ به عمق200 كيلومتري جبهه دشمن
در طي سال1366 قرارگاه «رمضان» سپاه پاسداران انقلاب اسلامي با اجراي چند رشته عمليات پيدرپي و نفوذي، دشمن را در محور شمالي جبهه جنگ مضطر نموده و توان بالايي از فرماندهان ارتش عراق را به محورهاي كوهستاني كردستان عراق معطوف كرد.
در اين ميان، نقش معارضان كرد عراقي بخوبي كارگشا بود و همكاري با ايشان، پيروزيهاي فراواني را براي ايجاد سر در گمي دشمن و بهرهبرداري نيروهاي خودي در خطوط پدافندي جبهه شمالي به همراه داشت. عمليات ظفر5 در همين راستا و به صورت تهاجمي و با اجراي آتش در شامگاه22 دي ماه1366 به صورت محدود و نامنظم آغاز شد. نيروهاي خودي با شنيدن رمز «يا زهرا(سلام الله عليها)» با نفوذ به عمق200 كيلومتري در پشت مواضع دشمن، واقع در استانهاي «دهوك»، «كركوك» و «دياله» به انهدام چندين مركز نظامي ارتش عراق پرداختند.
طي اين عمليات نيروهاي عمل كننده موفق شدند36 پايگاه حفاظتي دشمن بر بلنديهاي مشرف بر شهر «ديرلوك»، مركز فرماندهي و ستاد ترابري- مهندسي و مخابراتي لشكر عراق، پايگاه و پاسگاههاي دشمن در مسير شهرهاي «شيلاديزه» و «عماديه» و مراكز دولتي و نظامي دشمن از جمله مركز استخبارات حزب بعث در منطقه را منهدم ساخته و تعدادي از تجهيزات و ادوات دشمن به اين شرح را نابود سازند:
- يك فروند هواپيما.
- 46 دستگاه خودرو سبك و سنگين.
- 7 دستگاه لودر و بولدوزر.
- يك انبار مهمات.
همچنين در اين عمليات 4 گردان حفاظتي شهر ديرلوك عراق متلاشي شده و 2000 تن از نيروهاي دشمن كشته و زخمي و اسير شدند . 3 دستگاه نفربر زرهي، يك قبضه ضدهوايي، دو قبضه خمپارهانداز، صدها قبضه سلاح سبك و مقدار فراواني مهمات دشمن نيز به دست نيروهاي خودي افتاد.
خلاصه گزارش عملیات :
نام عمليات: ظفر 5 (محدود و نامنظم)
زمان اجرا: 22/10/1366
تلفات دشمن: 2000 (كشته، زخمي و اسير)
رمز عمليات: يا زهرا(سلام الله عليها)
مكان اجرا: عمق200 كيلومتري در پشت مواضع دشمن در استانهاي شمالي خاك عراق
ارگانهاي عملكننده: رزمندگان قرارگاه برون مرزي رمضان و معارضان كرد عراق
اهداف عمليات: انهدام چندين مركز نظامي ارتش عراق
ضربهاي كاري به سازمان زرهي دشمن
در آخرين ماههاي جنگ هشت ساله ايران و عراق و هنگامي كه نيروهاي ايران با پيروزي كامل، موفق به پيشروي در خاك دشمن و آزادسازي مناطق و شهرهاي مهمي همچون «حلبچه» كردستان عراق شده بودند، يك عمليات انهدامي براي ضربه زدن به ماشين جنگي ارتش عراق در منطقه عمومي «پنجوين» صورت گرفت.
اين منطقه پيوسته صحنه رويارويي قواي خودي و دشمن، از جمله عمليات «والفجر4» بود. اين يورش بيامان را نيروي زميني سپاه پاسداران انقلاب اسلامي به فرماندهي و هدايت قرارگاه «رمضان» به اجرا گذاشت. طي اين عمليات، يگانهاي عمل كننده خودي در شامگاه ۲۲ فروردين ماه ۱۳۶۷ با رمز «يا اباعبدالله الحسين(ع)» به مواضع نيروهاي عراقي حمله برده و طي روزها درگيري و نبرد، ۴۵ دستگاه تانك و نفربر و صدها خودروي نظامي و دهها قبضه سلاح سبك و نيمه سنگين دشمن را منهدم و به لشكر ۲۷ ارتش عراق تلفات و خسارات چشمگيري وارد آوردند. همچنين در عمليات بيتالمقدس ۵ تعداد ۳۸۱۰ تن از نيروهاي دشمن كشته و زخمي شده يا به اسارت نيروهاي خودي درآمدند.
خلاصه گزارش عملیات :
نام عمليات: بيت المقدس ۵ (ضربتي)
زمان اجرا: 22/1/1367
تلفات دشمن: ۳۸۱۰ كشته، زخمي و اسير
رمز عمليات: يا اباعبدالله الحسين (ع)
مكان اجرا: منطقه عمومي پنجوين عراق - خط شمالي جبهه جنگ
ارگانهاي عملكننده: نيروي زميني سپاه پاسداران انقلاب اسلامي
اهداف عمليات: انهدام ماشين جنگي دشمن
آزادسازي يكصد كيلومتر مربع از خاك عراق
نيروي زميني سپاه پاسداران انقلاب اسلامي به منظور كنترل راه ارتباطي «چوارتا- بسن» عراق در جبهه شمالي و غرب شهر «بانه» كردستان ايران، در 25 فروردين ماه 1366 و هنگامي كه سوز و سرماي زمستان و برف بر هواي منطقه حكم فرما بود، دست به يك حمله نفوذي زدند.
اين تك با رمز يا صاحبالزمان(عج)ادركني آغاز شد و طي آن بلنديهاي «كوخ نمنم» و يال ارتباطي ميان بلنديهاي «سوركوه» و بسن و پاسگاه «سورديزه» و بسن عراق در زميني به گستره100 كيلومتر مربع آزاد و تعداد 590 تن از نيروهاي پياده و كماندوي دشمن كشته، زخمي و اسير شدند.
همچنين مقداري سلاح سبك و نيمه سنگين و مهمات به غنيمت رزمندگان سپاه پاسداران انقلاب اسلامي درآمد.
خلاصه گزارش عملیات :
نام عمليات: نصر 1 (نفوذي)
زمان اجرا: 25/1/1366
تلفات دشمن (كشته، زخمي و اسير) :590
رمز عمليات: يا صاحب الزمان(عج) ادركني
مكان اجرا: غرب منطقه عمومي بانه - محور شمالي جنگ
ارگانهاي عملكننده: نيروي زميني سپاه پاسداران انقلاب اسلامي
اهداف عمليات: كنترل راه ارتباطي چوارتا- بسن عراق
بهرهگيري از توان جنگندگي معارضان عراقي
با قرار گرفتن سلسله عمليات محدود و گسترده برون مرزي در دستور كار فرماندهان جبهه شمالي جنگ و همچنين همكاري و بهرهگيري از توان جنگندگي معارضان كرد عراقي - به دليل اهداف مشترك- عمليات نامنظم و گسترده «فتح5» در منطقه عملياتي «چوارتا» و «ماووت» در شمال استان «سليمانيه» عراق و همزمان با عمليات «كربلاي10» در غرب ماووت به اجرا گذاشته شد.
ساعت1 و47 دقيقه بامداد روز25 فروردين ماه1366 و هنگامي كه هنوز سپيدي برف و سوز و سرماي زمستان سال پيش بر هواي آن منطقه كوهستاني مستولي بود، نيروهاي تحت امر قرارگاه «رمضان» و گروه انبوهي از معارضان كرد عراقي با رمز «يا صاحب الزمان(عج) ادركني« حمله را آغاز كردند.
در همان لحظات نخست سرعت عمل و گستردگي تهاجم نيروهاي ايراني سبب غافلگيري و انهدام توان رزمي دشمن شد، به گونهاي كه پس از گذشت چند ساعت از آغاز عمليات و با طلوع سپيده صبحگاهي، تمام نقاط مورد نظر به تصرف نيروهاي خودي درآمدند، اما بدليل ناتواني نيروهاي نامنظم براي دفع پاتكهاي سنگين عراق و عدم اتصال نقاط آزاد شده به خطوط نيروهاي پدافندي خودي، بتدريج دشمن همه مواضع از دست داده خود را باز پسگيري كرد.
در عين حال طي اين عمليات، علاوه برانهدام مراكز نظامي عراق، دكل تلويزيون سليمانيه و پايگاههاي عراقي مستقر در اطراف «سورقلات» نابود شد و مقر لشكر27 از سپاه يكم عراق مورد حمله قرار گرفت.
تعداد1500 نفر از قواي دشمن كشته و زخمي شده يا به اسارت نيروهاي خودي درآمدند و مقدار قابل توجهي سلاح و مهمات دشمن به غنيمت گرفته شد.
عدم موفقيت كامل نيروهاي خودي در اين عمليات، از ناهماهنگي نيروهاي عمل كننده منظم و نامنظم- كه از دو جهت متقابل به مواضع دشمن در ارتفاعات حمله برده بودند- ناشي شد.
خلاصه گزارش عملیات :
نام عمليات: فتح 5 (برون مرزي)
زمان اجرا: 25/1/1366
تلفات دشمن (كشته، زخمي و اسير) : 1500
رمز عمليات: يا صاحب الزمان(عج) ادركني
مكان اجرا: منطقه عمومي چوارتا - ماووت در شمال استان سليمانيه عراق
ارگانهاي عملكننده: نيروي قرارگاه برون مرزي رمضان سپاه پاسداران انقلاب اسلامي و معارضان كرد عراق
اهداف عمليات: نفوذ و ضربه زدن به توان رزمي دشمن با بهرهگيري از قواي جنگندگي معارضان كرد عراق
تهاجمي به عقبه دشمن
سپاه پاسداران انقلاب اسلامي با نزديك شدن «اتحاديه ميهني كردستان عراق»- به رهبري «جلال طالباني»- به جمهوري اسلامي و در پي تشكيل قرارگاه «رمضان»، به برنامهريزي حركتهاي نامنظم در داخل خاك عراق پرداخت. همكاري با اين اتحاديه ميتوانست در راستاي حركت قرارگاه رمضان مفيد و موثر باشد و در همين رابطه سلسله عملياتهاي نامنظم فتح پايهريزي شد.
در همين راستا عمليات «فتح3» در تاريخ24 آبانماه سال1365 در جبهه شمالي به اجرا درآمد. نيروهاي عمل كننده سپاه پاسداران انقلاب اسلامي با همكاري معارضين عراقي و نفوذ به عمق300 كيلومتري خاك عراق در منطقه «زاخو- دهوك» درشمال عراق، ضمن كشته و زخمي ساختن500 تن از نيروهاي عقبه دشمن، مقر لشكر38 عراق و شماري تانك و زرهپوش و20 خودرو نظامي را منهدم ساخته و به مراكز دولتي، مخازن سوخت، گمرك و ترمينال بارگيري نفت زاخو، مراكز نظامي و دولتي شهر «حيصدام» عراق و چند مركز دولتي شهر دهوك آسيب كلي وارد آورده و يك فروند چرخبال را نيز ساقط كردند.
خلاصه گزارش عملیات :
نام عمليات: فتح 3 (هجومي)
زمان اجرا : 24/8/1365
تلفات دشمن (كشته، زخمي و اسير): 500
مكان اجرا: منطقه زاخو - دهوك در عمق300 كيلومتري جبهه شمالي جنگ
ارگانهاي عملكننده: نيروهاي قرارگاه رمضان از سپاه پاسداران انقلاب اسلامي و معارضان كرد عراقي
اهداف عمليات: ضربه به مراكز پشتيباني و عقبه دشمن
همكاري بزرگ با معارضان كرد عراقي
قرارگاه «رمضان» نيروي زميني سپاه پاسداران انقلاب اسلامي در تاريخ25 آبان ماه سال66 عمليات نامنظم ظفر3 را به منظور انهدام مراكز نظامي و تأسيسات اقتصادي دشمن در عمق جبهه شمالي دشمن طرحريزي و اجرا كرد. اين عمليات در منطقه عملياتي «دربنديخان» واقع در جنوب استان «سليمانيه» و بخش «سنگاو» از استان كركوك و با رمز «يا رسول الله» آغاز شد.
طي اين عمليات، شماري از پايگاهها و تأسيسات و سلاحهاو ادوات دشمن به اين شرح در منطقه منهدم گرديد:
- مركز پشتيباني و مقر فرماندهي لشكر36 پياده.
- تأسيسات نيروگاه سد دربنديخان.
- پايگاه حفاظتي دشمن در اطراف دربنديخان.
- كنترل موقت جاده سليمانيه
- بغداد در منطقه «باني خلال».
- 105 دستگاه انواع خودرو نظامي
- يك فروند چرخبال.
- چندين دستگاه تانك و نفربر.
همچنين تعداد750 تن از نيروهاي دشمن كشته، زخمي و اسير شدند.
در عمليات ظفر3 كه با همكاري معارضان كرد عراقي به انجام رسيد، مقدار فراواني سلاح و مهمات به غنيمت نيروهاي خودي درآمد.
خلاصه گزارش عملیات :
نام عمليات: ظفر 3 (نامنظم)
زمان اجرا: 25/8/1366
تلفات دشمن (كشته، زخمي و اسير):750
رمز عمليات: (يا رسول الله)
مكان اجرا: منطقه عملياتي دربنديخان در جنوب استان سليمانيه عراق
ارگانهاي عملكننده: رزمندگان قرارگاه برون مرزي رمضان و معارضان كرد عراق
اهداف عمليات: حمله به مراكز نظامي و تأسيسات اقتصادي دشمن
قرارگاه عملياتي و برون مرزي «رمضان» نيروي زميني سپاه پاسداران انقلاب اسلامي با همكاري معارضان كرد عراقي، در روز 28 آبان ماه 1366 عمليات نامنظم «ظفر4» را در استان «دهوك» كردستان عراق ترتيب داد.
در اين عمليات كه در شمار سلسله عملياتهاي نامنظم ظفر و در عمق منتهي اليه جبهه شمالي دشمن و با هدف انهدام تأسيسات نظامي- اقتصادي عراق صورت گرفت، نيروهاي خودي با رمز «يا رسول الله(ص)» به مقر لشكر119 پياده ارتش عراق مستقر در شهر دهوك حمله برده و ضمن انهدام آن، به تخريب تأسيسات انتقال برق سد اين شهر به ميزان60 درصد و مركز پست و تلگراف، پمپ بنزين، مقر پليس و مخابرات به ميزان40 درصد پرداختند.
همچنين نيروهاي عمل كننده توانستند بامسدود كردن موقت راه ترانزيتي عراق- تركيه،10 پايگاه حفاظتي اين مسير را منهدم ساخته و400 كشته و زخمي از دشمن بر جاي گذارند.
خلاصه گزارش عملیات :
نام عمليات: ظفر 4 (نامنظم)
زمان اجرا: 28/8/1366
تلفات دشمن (كشته و زخمي):400
رمز عمليات: يا رسول الله (ص)
مكان اجرا: استان دهوك عراق، 250 كيلومتري محور شمالي جبهه دشمن
ارگانهاي عملكننده: رزمندگان سپاه پاسداران انقلاب اسلامي در قرارگاه برون مرزي رمضان و معارضان كرد عراق
اهداف عمليات: انهدام تأسيسات نظامي - اقتصادي و تأسيسات سد شهر كركوك
تحكيم موقعيت نيروها در منطقه جنوبي جنگ
عمليات «قدس2 » ده روز پس از انجام عمليات قدس1 در همان منطقه عملياتي «هورالهويزه» به اجرا گذاشته شد.
اين عمليات نيز با رمز «يا محمد رسول الله(ص)» و در ساعت2 بامداد4 تير ماه1364 با هدف خنثي كردن پاتك دشمن در اطراف منطقه «البيضه» انجام گرفت. نيروهاي خودي در مناطق نيزار و آب گرفته شرق رودخانه «دجله» توانستند طي يك روز، از حمله احتمالي عراقيها جلوگيري كرده و به مرتفع نمودن نقاط ضعف خطوط خودي بپردازند.
آنان علاوه بر بدست گرفتن ابتكار عمل، بخشي از توان رزمي دشمن را از بين برده و به انهدام نيروهاي تيپ68 كماندويي نايل شوند.
همچنين موفق شدند با پاكسازي و الحاق، موقعيت خود را در منطقه تصرف شده تثبيت كنند. طي چند روز درگيري،15 كيلومتر مربع از منطقه شمالي هورالهويزه آزاد و30 فروند قايق و بلم و15 پاسگاه آبي منهدم و312 تن كشته و زخمي شده يا به اسارت نيروهاي عمل كننده سپاه پاسداران درآمدند.
اين عمليات، غنيمت گرفتن چند فروند قايق و دهها قبضه سلاح سبك و نيمهسنگين دشمن را در پيداشت.
خلاصه گزارش عملیات :
نام عمليات: قدس 2 (آبي - خاكي)
زمان اجرا: 4/4/1364
مدت اجرا: يك روز
تلفات دشمن (كشته، زخمي و اسير): 312
رمز عمليات: يا محمد رسول الله (ص)
مكان اجرا: منطقه عملياتي هورالهويزه - محور جنوبي جنگ
ارگانهاي عملكننده: نيروهاي سپاه پاسداران انقلاب اسلامي
اهداف عمليات: خنثي كردن پاتك دشمن در اطراف منطقه البيضه عراق
نفوذ و ضربه به خط دشمن
موقعیت منطقه عملیاتی «قدس 3» از سوی دشمن بخ بلندیهای «مین منصور» و در میان افراد محلی به «فره سیاه» مشهور است.این منطقه در محور عمومی دهلران طیب در غرب رودخانه «میمه» قرار دارد و دارای تعدادی تپه و بلندی است.بلندی 208 به سبب اشراف آن بر غرب رودخانه میمه شهرت و اهمیت ویژه ای در هر دو سوی نبرد داشت.دشمن پس از شکست در عملیهت بیت المقدس و عقب نشینی سراسری خود که به آزادی خرمشهر انجامید، بخشی از بلندیهای مرزی جبهه میانی را در اشغال خود نگه داشت تا دید و اشراف کافی بر منطقه عمومی دهلران داشته باشد.طراحی عملیات قدس3 بر همین اساس و به تناسب راهکارهای موجود در منطقه از دومحور صورت گرفت.
رزمندگان در ساعت 2و45 دقیقه بامداد روز 20 تیر 1364 با رمز «یا امام جعفر صادق (ع)» به طور همزمان حمله خود را آغاز کردند.سرعت عمل نیروهای خودی چنان بود که در همان لحظات نخست، نزدیک به 70 تن از نیروهای عراقی به اسارت در آمدند.نیروها با رعایت اصل غافلگیری واسننار شب، به قرارگاه دشمن در عقبه خط آنان حمله برده و کابلهای برق و مخابرات خط اول آنان را قطع کردند.بدین صورت ارتباط نیروهای دشمن با عقبه خود بمنظور خبردهی و پشتیبانی مختل شد.از آنجا که هدف این عملیات صرفا نفوذ و ضربه زدن به یگانهای دشمن بود، لذا نیروها حتی الامکان از غنیمت گرفتن و انتقال اقلام دست و پا گیر، خودداری کردند و تلاش نمودند تا اساسا امکانات دشمن را منهدم سازند.پس از اجرای موفق عملبات و سرزدن سپیده صبح، دستور عقب نشینی و بازگرد نیروها ی خط شکن به خطوط پیشین صادر شد.دشمن نیز که با توجه به قطع کابلهای ارتباطی و مخابراتی خود از اهداف این عملیات غافل بود، به طور همه حانبه اقدام به پاتک بر روی بلندیهایی که از نیروهای ایرانی خالی شده بود کرد و طبیعتا از این ضد حمله سودی نجست.
همزمان با عملیات قدس 3، عملیات دیگری توسط نیروی زمینی ارتش در منطقه عملیاتی «شهرانی»، به منظور بازپسگیری مناطقی که به تازگی در اشغال دشمن در آمده بود، صورت گرفت.این یورش سبب شد که توجه فرماندهان عراقی به آن محمور معطوف شود، بنابراین میتوان گفت که عملبات نیروهای ارتش به نوعی پشتیبانی عملیات قدس 3 بود.در این حمله 15 دستگاه خودروی ایفا (کامیون)، 4 دستگاه تانک، 15 دستاه خمپاره انداز، 10 زاغه مهمات، مقر گردان 1و 2 از تیپ 805 و پمپ بنزین قرارگاه دشمن در منطقه منهدم شد. ضمن آنکه 1470 تن از نیروهای دشمن کشته و زخمی شده یا به اسارت نیروهای عمل کننده خودی در آمدند. علاوه بر این، چندین دستگاه بی سیم و سیستمهای مخابراتی و شماری سلاح سبک و نیمه سنگیناز دشمن به غنیمت گرفته شد.
خلاصه گزارش عملیات :
نام عملیات : قدس 3 (انهدامی)
زمان اجرا : 20/4/1364
مدت اجرا : یک روز
تلفات دشمن (کشته،زخمی و اسیر) : 1470
رمز عملیات : یا امام جعفر صادق (ع)
مکان اجرا : منطقه عمومی دهلران – طیب، در جبهه میانی جنگ
ارگانهای عمل کننده : رزمندگان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی
اهداف عملیات :نفوذ و ضربه زدن به یگانهای دشمن
آزادی دریاچه «ام النعاج»
طوفان شدید دریاچه کم عمق «ام النعاج» عراق در شمال شرقیشهر «بصره» همچنین اسارت نیروهای اطلاعاتی دشمن به دست رزمندگان مجاهدین عراقی از تیپ 9 بدر در این منطقه، انگیزههای طرح و اجرای عملیات «قدس 4» شد.طوفان، عوارض خشک و کوچک بر سطح دریاچه را کنار زد و دریاچه به «اروند رود» متصل شد. این دریاچه از چند طرف به چندین آبراه و روستا ختم می شود و مساحتی در حدود یکصد کیلومتر مربع را داراست و آب آن از رودخانههای واقع در خاک ایران تامین میشود.
عملیات قدس 4 با چهار هدف انهدام نیروی پدافندی دشمن، آزادسازی 150 کیلومتر مربع از دریاچه و تسلط بر بخشی دیگر از هور الهویزه، گرفتن جای پا برای گسترش عملیات و در اختیار گرفتن جناح از دشمن و نزدیکی به بخشی از خشکیهای شرق دجله در منطقهای به گستردگی 160 کیلومتر مربع به اجرا گذاشته شد.
این عملیات را نیروی زمینی سپاه پاسداران و مجاهدان و پناهندگان عراقی که در قالب تیپ 9 بدر گرد هم آمده بودند، صورت دادند. حمله ساعت 24 روز 1 مرداد ماه 1364 با رمز «یا محمد رسولالله (ص) ـ اللهاکبر» در حالی آغاز شد که هواپیماهای «پی.سی.7» عراق روزی یکی ـ دو بار سطح منطقه و دریاچه امالنعاج را بمباران ایذایی میکردند، ولی دشمن در زمان عملیات کاملا غافلگیر گردید، به گونهای که بیسیمچی فرمانده عراق تسلیم نیروهای ایران شد.
دشمن نیز پس از سقوط بخشی از مواضع خود، اقدام به اجرای آتش توپخانه نمود و تردد نیروهای ایرانی را در منطقه با مشکل روبهرو ساخت، اما یک عامل ویژه سبب قطع این گلوله باران شد؛ به این صورت که شماری از اسرای دشمن به تقاضای همکاری پاسخ مثبت داده و به پای بیسیم آمدند و از ُپست شنود با فرماندهی دشمن در عقبه تماس گرفتند و تقاضای نیرو کردند، اما با تقاضای آنان به علت عدم تسلط عراق بر منطقه عملیات مخالفت شد، ولی در برابر تقاضای قطع آتش به این بهانه که بر سر نیروهای دشمن ریخته میشود، موافقت شده و لحظاتی بعد آتش دشمن قطع گردید و به دنبال آن تردد نیروهای خودی از سر گرفته شد. این عامل در موفقیت عملیات ایران کمک شایانی را در پی داشت.طی چهار روز عملیات، 1 فروند بالگرد،10 فروند قایق، چندین قبضه خمپارهانداز و چندین پایگاه شناور منهدم و گردان 2 از تیپ 117 دشمن متلاشی گردید. شمار تلفات دشمن در این عملیات 336 تن کشته و زخمی و اسیر گزارش شده است.
علاوه بر آن 5 فروند قایق، شماری دستگاههای مخابراتی و تعدادی سلاح سبک و مقداری مهمات به غنیمت رزمندگان اسلام در آمد. بزرگترین دستاورد عملیات قدس 4، آزادسازی 160 کیلومتر مربع از منطقه هورالهویزه عراق، دریاچه امالنعاج (بزرگترین دریاچه منطقه هور) و 20 پاسگاه آبی دشمن بود.
خلاصه گزارش عملیات :
نام عملیات: قدس 4
زمان اجرا:1/5/1364
مدت اجرا: 4 روز
تلفات دشمن (کشته، زخمی و اسیر: 336
رمز عملیات: یا محمد رسولالله (ص)
مکان اجرا: دریاچه امالنعاج در منطقه عملیاتی هورالهویزه ـ محور جنوبی جنگ
ارگانهای عمل کننده: نیروی زمینی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و نیروهای مجاهد عراق
اهداف عملیات: انهدام نیروهای دشمن، آزادسازی 150 کیلومتر مربع از منطقه هور، گرفتن جای پا برای گسترش عملیات و نزدیکی به بخشی از خشکیهای شرق دجله
نزدیکی به اهداف عملیات بدر
ساعت21 و25 دقیقه شامگاه 24 خرداد ماه1364 نیروهای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، عملیات «قدس1» را با رمز «یا محمد رسول الله(ص)» در منطقه عملیاتی «هورالهویزه» در شرق رودخانه «دجله» عراق، برای انهدام نیروها و بر هم زدن انسجام ماشین جنگی ارتش عراق، در منطقهای به وسعت180 کیلومتر مربع آغاز کردند.
در این عملیات4 روزه، نیروهای عمل کننده ایران در ظرف مدت کوتاهی به دو پاسگاه مورد نظر یعنی «ابوذکر» و «ابولیله» دشمن دست یافته و مقاومت آنها را درهم کوبیدند.
دشمن در صبح روز نخست با هواپیماهای پیسی7 و چرخبال اقدام به بمباران شیمیایی و انفجاری نمود، اما با استقرار سریع توپهای ضد هوایی، یک فروند از این نوع هواپیما با موشک «سام7» ساقط شده و پاتک هوایی دشمن عملاً ناکام ماند.
این پاتکها در روزها و ساعات بعدی نیز از سوی دشمن تداوم یافت که برای نیروهای عراقی سودی در بر نداشت. هدف نهایی در عملیات قدس1 که در آغاز سلسله عملیاتهای قدس پیشبینی شده بود، رسیدن به اهداف و نقاط تأمین نشده عملیات بدر، از جمله نزدیک شدن به جاده مهم العماره- بصره بود. پاسگاههای مختار، ابوذکر، ابولیله و المیدان عراق آزاد و منطقه «الحسان» و «الزجیه» واقع در نزدیکی جاده مذکور به تصرف نیروهای خودی در آمد.
طی این عملیات تیپ2 از لشکر25 پیاده به طور100 درصد متلاشی شد و یک فروند هواپیما، یک فروند چرخبال،15 قایق و12 پاسگاه سیار منهدم و تعداد890 تن از نیروهای عراقی کشته و زخمی شده یا به اسات نیروهای خودی در آمدند.
غنایم به دست آمده نیز شامل4 قبضه توپ ضد هوایی،9 قبضه خمپارهانداز،29 فروند قایق جنگی و بلم،10 دستگاه بیسیم،10 قطعه پل،25 قبضه سلاح سبک و مقدار فراوانی مهمات و فشنگ بود.
خلاصه گزارش عملیات :
نام عملیات: قدس1
زمان اجرا : 24/3/1364
مدت اجرا : 4 روز
تلفات دشمن (کشته، زخمی و اسیر ) : 890
رمز عملیات: یا محمد رسول الله (ص)
مکان اجرا: منطقه عمومی هورالهویزه در شرق رودخانه دجله
ارگانهای عمل کننده: نیروی زمینی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی
اهداف عملیات: انهدام نیروهای دشمن و بر هم زدن انسجام سازمان رزمی ارتش عراق و رسیدن به اهداف تأمین نشده در عملیات بدر
عمليات در اوج سرماي زمستان كردستان
دسترسي به ارتفاع «گردهرش» با عمليات نصر8 ميسر شد و امكان عبور از رودخانه «قلعهچولان» و ورود به غرب، پيشروي به سمت شمال و جنوب منطقه را فراهم آورده بود، ضمن آنكه با عمليات نصر4 و تصرف شهر «ماووت» نيز امكان اجراي عمليات در جناح چپ منطقه، شامل شرق رودخانه قلعه چولان پديد آمده بود.
اين نتايج سبب گرديد تا شرايط لازم براي اجراي عمليات بيت المقدس2 در شمال سليمانيه فراهم شود.
عمليات بيت المقدس2 با رمز «يا زهرا(سلام الله عليها)» در ساعت1 و15 دقيقه 25 دي ماه1366 براي آزادسازي ارتفاعات غرب شهر ماووت عراق درمنطقهاي به وسعت130 كيلومترمربع آغاز شد و در سختترين وضعيت جوي در ميان برف و سرما توسط يگانهاي سپاه ادامه پيدا كرد. يگانهاي خودي علاوه بر مشكلاتي كه براي استقرار داشتند، هنگام پيشروي و رسيدن به مواضع دشمن نيز با دشواريهاي بسياري مواجه بودند، چنان كه رزمندگان مسيرهاي طولاني را به مدت6 تا8 ساعت در ميان برف و كوهستان طي ميكردند و تراكم برف در برخي محورها سبب گرديده بود تا نيروها علاوه بر دشمن، به نوعي با طبيعت و سرماي كشنده منطقه نيز مبارزه كنند. عمليات بيت المقدس2 در دو مرحله طرحريزي شده بود. در مرحله اول قرار بود ارتفاعات «يولان»، «دستهرمدان»، يالهاي «كوجارو» و «الاغلو» تصرف شده و سپس در مرحله دوم پيشروي به سوي كوههاي «مركبه» و «قيوان» ادامه پيدا كند.
اين عمليات گر چه در مرحله دوم متوقف گرديد، اما نتايج خوبي را براي رزمندگان اسلام به همراه داشت. در بيت المقدس2 بيش از40 ارتفاع از جمله «اورال»، «كلاله»، «هرمدان»، «بين دورا»، «شيخ محمد» و يولان و چند روستاي منطقه آزاد شد و دهها دستگاه تانك و نفربر، دهها قبضه خمپارهانداز و ضدهوايي، دهها دستگاه خودروي نظامي و مهندسي و2 رادار رازيت منهدم شد. عراق در اين عمليات5 تيپ و گردان خود را از دست داد و تعداد كشته و زخميها و اسراي دشمن بالغ بر5400 نفر بود.
غنايم اين عمليات عبارت بود از 15 دستگاه تانك و نفربر زرهي،76 قبضه خمپارهانداز و17 قبضه توپ ضدهوايي،75 دستگاه خودرو، تعداد زيادي انواع دستگاههاي مخابراتي، مقدار زيادي انواع سلاح سبك و مهمات.
خلاصه گزارش عملیات :
نام عمليات: بيت المقدس2
زمان اجرا: 25/10/1366
تلفات دشمن : 5400(كشته، زخمي و اسير)
رمز عمليات: يا زهرا(سلام الله عليها)
مكان اجرا: غرب ارتفاعات منطقه عمومي ماووت عراق - محور شمالي جنگ
ارگانهاي عملكننده: نيروهاي سپاه پاسداران انقلاب اسلامي
اهداف عمليات: آزادسازي مناطق در دست دشمن و تسلط بر بلنديهاي منطقه با فتح ارتفاعات يولان، دست هرمدان و روستاهاي منطقه
آزادسازي چند ارتفاع بلند در عمق جبهه دشمن
عمليات «بيتالمقدس3» بر پايه تجزيه و تحليل فرماندهان نيروي زميني سپاه پاسداران انقلاب اسلامي در جريان عمليات بيتالمقدس- 2 كه دو ماه پيش به انجام رسيده بود- طرح ريزي شد.
اوضاع جوي منطقه كردستان عراق و بلنديهاي صعبالعبور محور شمالي جنگ، همچنان نامناسب و سرد و يخبندان بود، ولي اهداف برجستهاي كه در انجام اين طرح پيگيري ميشد، فرماندهان را برآن داشت تا پيش از فصل گرما و حضور دو چندان نيروهاي دشمن در منطقه، تكليف دو ارتفاع مهم و بلند را به منظور گسترش وضعيت جبهه خودي در شمال شرقي «سليمانيه» روشن سازند.
اين دو ارتفاع «الاغلو» و «گوجار» نام داشت، كه دسترسي به هر يك، مستلزم دسترسي و تصرف ديگري بود.
ضرورت اصل آفند و ايجاد زمينههاي مناسب براي آزادسازي شهر و دشت «حلبچه» عراق، با اجراي عمليات «والفجر10 » سبب شد تا اين عمليات در سه محور، در تاريخ24 اسفند ماه1366 با رمز «يا موسي بن جعفر(ع)» آغاز شود.
ساعت1 بامداد نيروها عليرغم همه مشكلات و دشواريهاي نبرد زمستاني، توانستند با هدايت قرارگاه «نجف» و همزمان با اجراي عمليات «والفجر10» در حلبچه، اهداف مورد نظر را تصرف و تأمين كنند. با وجود آنكه رزمندگان از غروب روز پيش، بتدريج از مقر خود در دشت «هرمدان» به سوي نقاط رهايي حركت كرده و دچار خستگي راه شده بودند؛ همچنين با توجه به بارش برف و حادث شدن يك مه غليظ بر منطقه و دامنهها، توانستند قله گوجار را آزاد كنند.
نيروهاي عراقي مستقر بر روي اين قله همگي در سنگرهايشان يخ زده بودند و بنابراين پاكسازي مواضع آسان صورت گرفت.
در روز دوم عمليات اطلاع حاصل شد كه نيروهاي تازه وارد كماندويي سپاه پنجم ارتش عراق، قصد دارند به منطقه آزاد شده پاتك كنند، اما عليرغم پاتكهاي پياپي و سنگين آنها و نيز مشكلات در ارسال كمك و مهمات و تخليه مجروحين و شهدا در مواضع خودي، تلاشهاي دشمن و بمبارانهاي شيميايي هواپيماهاي عراقي بينتيجه ماند. و در مجموع، با سه شبانه روز درگيري و نبرد سخت با طبيعت خشن و مشكلاتي ناشي از پشتيباني هوانيروز و نيروهاي دشمن، اهداف مورد نظر محفوظ ماند. در عمليات بيتالمقدس3 ، منطقهاي به وسعت40 كيلومتر مربع از خاك عراق آزاد و يك فروند هواپيما، تيپ604 پياده از سپاه يكم دشمن و شماري سلاح سنگين و نيمه سنگين منهدم و بيش از1180 نفر از نيروهاي دشمن كشته و زخمي و اسير شدند
خلاصه گزارش عملیات :
نام عمليات: بيت المقدس3
زمان اجرا: 24/12/1366
مدت اجرا3 :روز تلفات دشمن (كشته، زخمي و اسير):1180
رمز عمليات: يا موسي بن جعفر (ع)
مكان اجرا: شمال استان سليمانيه كردستان عراق - عمق خط شمالي جبهه دشمن
ارگانهاي عملكننده: نيروي زميني سپاه پاسداران انقلاب اسلامي
اهداف عمليات: گسترش وضعيت خطوط خودي در شمال شرقي سليمانيه عراق و تصرف دو ارتفاع الاغلو و گوجار
تصرف بلنديهاي شاخ شميران و شاخ سومر
عمليات «والفجر10» علاوه بر آزادسازي «حلبچه» و تصرف چند ارتفاع مهم در منطقه، سبب نزديكي رزمندگان ايراني به تأسيسات سد «دربنديخان» گرديد.
همين امر باعث شد كه طراحان جنگ به عملياتي ديگر در اين منطقه و همچنين تصرف ارتفاعات مشرف به سد بينديشند.
به همين منظور عمليات «بيتالمقدس4» در 6 فروردين ماه1367 با رمز «يا اباعبدالله(ع)» در منطقه عمومي دربنديخان آغاز شد.
موقعيت منطقه
منطقه مورد نظر براي عمليات، منطقهاي كوهستاني است كه از شمال به درياچه دربنديخان و شاخ تمورژيان، از جنوب به دشت مرتكه و ارتفاعات شاخ خشيك و بمو، از شرق به رودخانه زيمكان و كوه بيزل، از غرب به سد دربنديخان و ارتفاعات قاشتي منتهي ميگردد. مهمترين ارتفاعات و عوارض اين منطقه عبارتند از: شاخ سورمر، شاخ شميران، برددكان، درياچه دربنديخان و دشت تولبي. ارتفاعات مذكور بر اكثر جادههاي ارتباطي و عقبه خودي و دشمن در منطقه تسلط دارند.
استعداد دشمن
منطقه عملياتي كه در حوزه استحفاظي سپاه يكم قرار داشت، توسط لشكر 36 پياده، كه تيپهاي 602، 238، 106 و يك گردان تانك و يك گردان كماندويي را تحت امر خود داشت، پدافند ميشد. يگانهاي تقويت اين لشكر نيز به هنگام عمليات بيت المقدس - 4 عبارت بودند از: تيپهاي 38 و 506 پياده، 50 زرهي، 68 نيروي مخصوص و گردان مستقل 7 حراست مرزي.
اين عمليات با طراحي سپاه و هدايت قرارگاه «كربلا» كه فرماندهي پدافند منطقه فاو را نيز برعهده داشت، در تكميل عمليات حلبچه اجرا شد.
نيروهاي عمل كننده در همان ساعات نخستين حمله موفق به فتح ارتفاعات مهم منطقه، همچون «شاخ شميران» و «شاخ سومر» كه مشرف بر سد دربنديخان است، شدند.
دشمن ضمن اجراي آتش شديد توپخانه، به بمباران شيميايي منطقه پرداخت و پس از كاستن از توان يگانهاي ايراني، پاتك سنگين خود را آغاز كرد.
به اين ترتيب ادامه عمليات ميسر نشد و تنها ارتفاعات آزاد شده حفظ و تثبيت شدند.
در اين عمليات بجز آنچه يادشد ارتفاعات «پشت قلعه» و «كبيره» به همراه9 قله ديگر و روستاهاي تولي، شميران، كاني كوه، سرشات سرو، سرشات خوار و چند دهكده ديگر آزاد شد.
تجهيزات منهدم شده دشمن در اين عمليات به بيش از20 دستگاه تانك و نفربر،50 دستگاه خودروي سبك و سنگين و تعدادي تجهيزات جنگي رسيد و2 تيپ،2 گردان تانك و يك گردان توپخانه دشمن از ميان برداشته شد.
تعداد كشته و زخميهاي دشمن از مرز1500 نفر گذشت و تعداد اسرا به400 نفر رسيد.
غنايم به دست آمده در عمليات بيتالمقدس4 شامل15 دستگاه تانك و نفربر و تعداد زيادي تجهيزات سبك و نيمه سنگين ميشد.
خلاصه گزارش عملیات :
نام عمليات: بيت المقدس4
زمان اجرا: 6/1/1366
تلفات دشمن: 1900 (كشته، زخمي و اسير)
رمز عمليات: يا ابا عبدالله (ع)
مكان اجرا: منطقه عمومي در بنديخان عراق - محور شمالي جنگ
ارگانهاي عملكننده: نيروي زميني سپاه پاسداران انقلاب اسلامي
اهداف عمليات: فتح ارتفاعات مشرف بر سد در بنديخان عراق و تكميل عمليات والفجر
عملیات نصر 9 در اول آذر ماه سال 66 با رمز مبارک یا مولای متقیان در منطقه عملیاتی حاج عمران توسط رزمندگان نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی ایران با هدف آزادسازی دامنه جنوبی ارتفاعات معروف به تپه شهدا به اجرا درآمد.
در این عملیات ارتفاعات دوهزاروهشتاد ، دوهزار وشصت، هزار و نهصد وهشتاد وپنج و هزار ونهصد و هشتاد درمنطقه عمومی حاج عمران آزاد شد. همچنین انهدام دهها دستگاه انواع خودرو نظامی وچندین انبار مهمات و کشته و زخمی شدن بیش از چهارهزارعراقی از دیگر خساراتی بود که به نیروهای عراقی وارد شد.
در این عملیات دشمن به دلیل کوهستانی بودن منطقه نتوانست از امکانات زرهی خود استفاده کند و ناچار شد با به جای گذاشتن بیش از چهار هزار کشته و زخمی و یکصد اسیر، عقب نشینی کند. پس از این عملیات، موقعیت رزمندگان با دفع پاتکهای دشمن تثبیت شد و با حضور بر ارتفاعات منطقه، بر قسمت وسیعی از خاک عراق مسلط شد. در ادامه این عملیات، با سرکوب تحرکات بعدی دشمن و تحمیل ضربات مجدد به آنها، تعداد دیگری از نیروهای دشمن به اسارت درآمدند و قدرت پاتک از دشمن سلب شد. بدین ترتیب، تپه شهدا نیز از وجود دشمن بعث پاکسازی شد.
خلاصه گزارش عملیات :
نام عمليات : نصر 9 - تهاجمی
زمان اجرا : 1/9/1366
رمز عملیات : يا مولای متقیان (ع)
مكان اجرا : منطقه عمومی حاج عمران – پیرانشهر در محور شمالی جنگ
تلفات دشمن (کشته ، اسیر و زخمی) : 4600
ارگان هاي عمل كننده : نیروهای ارتش جمهوری اسلامی
اهداف عمليات : آزادسازی دامنه جنوبی گرده کوه و انهدام توان رزمی دشمن
شهادت سيد حسين علم الهدي
عمليات نامنظم و در نوع خود گسترده نصر با هدف آزاد سازي جفير ، پادگان حميد و در نهايت خرمشهر و شرق بصره طرح ريزي شد . بنا بر اين بود تا با دستيابي به اهداف مورد نظر ، نيروهاي دشمن تا حومه شهره بصره تعقيب شوند. اين طرح فراگير و بزرگ در روز 15 دي ماه 59 ، با استعداد سه تيپ زرهي از لشگر 6 و لشگر 92 زرهي اهواز و و دوگردان پياده از نيروهاي سپاه پاسداران ، همچنين شماري از افرا ستاد جنگ هاي نا منظم به اجرا در آمد .
رزمندگان اسلام از دو محور جاده حميديه – سوسنگرد و هويزه وارد عمل شدند . در آغاز كار با موفقيت چشمگيري پيش رفت و شمار فراواني از افسران و سربازان عراقي به اسارت در امدند ، اما به دليل عدم برنامه ريزي براي حقظ و تثبيت دستاورد هاي عمليات و ضعف طراحي ، رزمندگان مجبور به عقب نشيني شدند . طي اين روند نزديك به يكصد و چهل تن از پاسداران و دانشجويان پيرو خط امام يه فرماندهي شهيد سيد حسن علم الهدي ( فرمانده سپاه هويزه ) در حلقه محاصره دشمن قرار گرفته و دليرانه به شهادت رسيدند . اين عمليات دومين تجربه نا موفق ارتش ج . ا در حملات گسترده بود كه به مدت 3 روز به طول انجاميد .
در اين حمله عليرغم شكست حلقه محاصره شهر سوسنگرد ، هويزه در 27 در ماه 59 به اشغال نيروهاي دشمن در آمد و با خاك يكسان شد . پس از پايان عمليات نصر ، معروف به نبرد هويزه ، تعداد 1800 تن از نيروهاي دشمن كشته ، اسير و زخمي شدند . همچنين 55 دستگاه تانك ، 3 فروند هليكوپتر و 50 دستگاه خودروي دشمن منهدم شد .
خلاصه گزارش عملیات :
نام عمليات : نصر ( هويزه )
زمان اجرا : 15/10/1359
مدت اجرا : 3 روز
مكان اجرا : جاده حميديه - سوسنگرد و هويزه
تلفات دشمن ( كشته ، اسير ، زخمي ) : 1800 نفر
ارگان هاي عمل كننده : زرهي ارتش ج . ا ، نيروي زميني سپاه ، ستاد جنگ هاي نا منظم به فرماندهي شهيد دكتر مصطفي چمران
اهداف عمليات : آزاد سازي جفير ، پائگان حميد و در نهايت خرمشهر
درسي سنگين براي آينده جنگ
در نخستين روزهاي هجوم سراسري ارتش عراق به خطوط مرزي ايران ، عمليات پل نادري صورت گرفت . طي اين حمله محدود كه در روز 23 مهرماه سال 59 به منظور رويارويي و عقب راندن دشمن تا پشت خط مرزي آغاز شد ، سه تيپ پياده و يك گروهان زرهي از ارتش از غرب شهرهاي دزفول و انديمشك ، در محور جنوبي جنگ وارد عمل شدند ولي عليرغم پيش بيني فرماندهان نيروي زميني ارتش ، اين يورش پيروزي قابل توجهي به بارنياورد .
در عمليات پل نادري پيش بيني شده بود با بيرون راندن دشمن از غرب رودخانه كرخه ، حفاظت از مرز بين المللي تامين گردد . همچنين در نظر بود با پيشروي به سوي منطقه حلفاييه و چزابه عقبه نيروهاي عراقي در اين مناطق و شهرهاي بستان و سوسنگرد بسته شود كه در نتيجه اين محاصره احتمالي ، مناطق مذكور نيز از اشغال دشمن خارج شود . اما ضعف در برآورد و طراحي عمليات سبب ناكامي نيروهاي خودي شد .
خلاصه گزارش عملیات :
نام عمليات : پل نادري
زمان اجرا : 23/7/1359
مكان اجرا : محور جنوبي جنگ در غرب شهرهاي دزفول و انديمشك
ارگان هاي عمل كننده : نيروي زميني ارتش ج . ا
اهداف عمليات : بيرون راندن دشمن از غرب رودخانه كرخه و تامين مرز بين المللي